مقدمه
جیمز دی. فیران (James D. Fearon) و دیوید دی. لیتین (David D. Laitin) از دانشمندان برجسته علوم سیاسی در دانشگاه استنفورد هستند که بهواسطه پژوهشهای گستردهشان در زمینه جنگهای داخلی، تعارضات قومی، و خشونت سیاسی شهرت دارند.
جیمز دی. فیران (James D. Fearon):
وی استاد کرسی تئودور و فرانسس گبال (Theodore and Frances Geballe Professor) در دانشکده علوم انسانی و علوم دانشگاه استنفورد است و به عنوان پژوهشگر ارشد در مؤسسه مطالعات بینالمللی فریمن-اسپوگلی (Freeman-Spogli Institute for International Studies) فعالیت میکند. فیران مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه هاروارد (Harvard University) و دکترای علوم سیاسی را از دانشگاه کالیفرنیا، برکلی (University of California, Berkeley) زیر نظر کنت والتز (Kenneth Waltz) دریافت کرده است.
مشارکتهای علمی او شامل نظریههای تأثیرگذار در زمینه دلایل وقوع جنگ، از جمله “معمای ناکارآمدی جنگ” (war’s inefficiency puzzle)، هزینههای مخاطب (audience costs)، و رویکرد ساختارگرایانه به هویت قومی است. مقاله برجسته او در سال ۱۹۹۵ تحت عنوان «توضیحات عقلانی برای جنگ» (Rationalist Explanations for War) یکی از پرکاربردترین متون در برنامههای تحصیلات تکمیلی روابط بینالملل در ایالات متحده است. فیران به دلیل تأثیرگذاری علمی خود در سال ۲۰۰۲ به آکادمی هنرها و علوم آمریکا (American Academy of Arts and Sciences) و در سال ۲۰۱۲ به آکادمی ملی علوم (National Academy of Sciences) انتخاب شد.
دیوید دی. لیتین (David D. Laitin):
لیتین استاد کرسی جیمز تی. واتکینز چهارم و الیز وی. واتکینز (James T. Watkins IV and Elise V. Watkins Professor) در علوم سیاسی دانشگاه استنفورد است. او مدرک کارشناسی خود را از کالج سوارتمور (Swarthmore College) و دکترای علوم سیاسی را از دانشگاه کالیفرنیا، برکلی (University of California, Berkeley) زیر نظر ارنست هاس (Ernst Haas) و هانا پیتکین (Hanna Pitkin) اخذ کرده است.
تحقیقات لیتین در حوزه سیاست تطبیقی متمرکز است و موضوعاتی نظیر فرهنگ سیاسی، تعارضات قومی، و جنگ داخلی را در بر میگیرد. او پژوهشهای میدانی گستردهای در مناطق مختلف از جمله سومالی، نیجریه، کاتالونیا (Catalonia) در اسپانیا، استونی، و فرانسه انجام داده و به بررسی نقش زبان و دین در پویاییهای دولت-ملت پرداخته است. از آثار برجسته او میتوان به کتابهای «هژمونی و فرهنگ: سیاست و تغییرات دینی در میان یوروبا» (Hegemony and Culture: Politics and Religious Change among the Yoruba) در سال ۱۹۸۶ و «هویت در حال شکلگیری: جمعیتهای روسزبان در نزدیکمرزها» (Identity in Formation: The Russian-Speaking Populations in the Near Abroad) در سال ۱۹۹۸ اشاره کرد. در سال ۲۰۲۱، لیتین جایزه معتبر یوهان اسکیت (Johan Skytte Prize) در علوم سیاسی را دریافت کرد که از مهمترین افتخارات این رشته بهشمار میرود.
همکاریهای مشترک:
فیران و لیتین در تحقیقات مشترک خود پژوهشهای مهمی در زمینه جنگهای داخلی و خشونتهای قومی انجام دادهاند. مطالعه مشترک آنها در سال ۲۰۰۳ تحت عنوان «قومیت، شورش و جنگ داخلی» (Ethnicity, Insurgency, and Civil War) دیدگاه رایج مبنی بر اینکه تنوع قومی و مذهبی علل اصلی جنگهای داخلی هستند را به چالش میکشد. در عوض، آنها عواملی نظیر فقر، بیثباتی سیاسی، زمینهای ناهموار، و جمعیتهای بزرگ را به عنوان تعیینکنندههای مهمتر شناسایی کردهاند. این کار نقشی اساسی در شکلدهی به فهم معاصر از ریشههای تعارضات داخلی ایفا کرده است.
از طریق پژوهشهای فردی و مشترک، فیران و لیتین تأثیر قابلتوجهی در حوزههای روابط بینالملل و سیاست تطبیقی داشتهاند و بینشهای ارزشمندی درباره پیچیدگیهای جنگ، صلح، و هویت قومی ارائه دادهاند.
خلاصه مقاله قومیت، شورش و جنگ داخلی
خلاصه مقاله «قومیت، شورش و جنگ داخلی» اثر جیمز دی. فییرون و دیوید دی. لیتین به زبان فارسی آکادمیک و روان:
زمینه پژوهش: این مقاله به نقد دیدگاه رایج مبنی بر اینکه جنگهای داخلی پس از دوران جنگ سرد عمدتاً ناشی از تضادهای قومی و مذهبی هستند، پرداخته و توضیحی جایگزین ارائه میدهد که بر عوامل سیستماتیک مؤثر بر شکلگیری شورش تمرکز دارد.
هدف پژوهش: نویسندگان در تلاشاند تا دلایل بروز جنگهای داخلی را شناسایی کرده و بررسی کنند که آیا تنوع قومی و مذهبی یا شرایط ساختاری نقش مؤثرتری در بروز این تعارضات ایفا میکنند.
سؤالات اصلی پژوهش:
- چه عواملی موجب فراوانی جنگهای داخلی میشوند؟
- آیا تنوع قومی یا مذهبی پیشبینیکنندههای معناداری برای جنگهای داخلی هستند؟
- کدام شرایط سیستماتیک شورش را تسهیل میکنند؟
روششناسی: این مطالعه از تحلیلهای کمّی مبتنی بر دادههای جهانی جنگهای داخلی در بازه زمانی ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۹ استفاده کرده است. در این تحلیلها، ارتباط میان آغاز جنگها و عواملی نظیر درآمد سرانه، بیثباتی سیاسی، وضعیت جغرافیایی و جمعیت بررسی شده است. همچنین، متغیرهایی نظیر تنوع قومی، نوع حکومت و شرایط اقتصادی از طریق مدلهای آماری تحلیل شدهاند.
یافتهها:
- تنوع قومی و مذهبی: این عوامل که اغلب به عنوان دلایل اصلی جنگهای داخلی مطرح میشوند، پس از کنترل متغیرهایی مانند درآمد، ارتباط معناداری با وقوع جنگهای داخلی نشان ندادند.
- شرایط ساختاری تسهیلکننده شورش: فقر، ضعف ظرفیت دولت، زمینهای ناهموار و جمعیت بالا پیشبینیکنندههای قویتری برای جنگهای داخلی بودند.
- پویاییهای شورش: شورشها بیشتر به دلیل ضعف دولت در مهار مؤثر شورشیان رخ میدهند و لزوماً بر پایه نارضایتیهای گسترده اجتماعی استوار نیستند.
- عوامل اقتصادی: درآمد سرانه پایین بهعنوان یک شاخص کلیدی در وقوع جنگهای داخلی مطرح شده است؛ زیرا کشورهایی با درآمد پایین معمولاً دارای حاکمیت ضعیفتر و قابلیت کمتر برای مقابله با گروههای شورشی هستند.
- رد دلایل نادرست: نویسندگان این فرضیه را که پایان جنگ سرد باعث افزایش چشمگیر جنگهای داخلی شده، رد کرده و تأکید میکنند که این تعارضات به صورت تدریجی از دوران پس از جنگ جهانی دوم انباشته شدهاند.

خلاصه کوتاه: این مقاله نشان میدهد که برخلاف تصور رایج، تنوع قومی و مذهبی عامل اصلی بروز جنگهای داخلی نیستند. در عوض، شرایط ساختاری مساعد برای شورش، مانند ضعف دولت و فقر، عوامل اصلی وقوع این تعارضات هستند. این مقاله بر لزوم تحلیل جنگهای داخلی از منظر پویاییهای شورش به جای تمرکز بر تضادهای فرهنگی تأکید میکند.
منبع:
Fearon, J. D., & Laitin, D. D. (2003). Ethnicity, insurgency, and civil war. American Political Science Review, 97(1), 75–90. https://doi.org/10.1017/S0003055403000534